-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40607 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:15

اگر پيامبران معصومند، چرا حضرت داوود ( ع ) - بنابر فرموده قرآن - در امر قضاوت عجولا نه قضاوت كرد و مرتكب خطا شد؟
درباره ً قضاوت حضرت داوود ( ع ) و اثبات عصمت ايشان چند نكته را مي توان مطرح كرد : 1- ازخصوصيات اين داستان چنين برمي آيد كه واقعه فوق يك امر عادي نبوده است به جهت اين كه اولا : دو نفر قشاكي از راه طبيعي بر داوود وارد نشده بودند و ثانيا : از طرفي داوود فورا بعد از قضاوت به امتحاني بودن حادثه پي برد و در حكم خود تجديد نظر كرده و توبه نمود و ثالثا : به تعبير علامه طباطبايي از جمله ً ( ( فاحكم بين الناس و لا تتبع الهوي ) ) برمي آيد كه خداي تعالي با آزمون او از اين راه مي خواسته آداب داوري را به وي بياموزد، ( علامه طباطبايي ، ترجمه تفسير الميزان ، ج 17، ص 205 ) بنابراين بايد گفت واقعه جز امتحان حضرت داوود(ع) چيز ديگري نبود .2-اين كه چگونه داوود جانب مدعي را گرفت بدون اين كه از او بينه بخواهد يابه حرف طرف مقابل گوش فرا بدهد . با اينكه ايشان از خطا معصوم بوده است ، ميان مفسران جوابهاي ذيل را مي توان دريافت : الف - فهم و درك علامه طباطبايي از خصوصيات وقوع حادثه ، كه بيانش گذشت چنين است كه : پديده ً فوق براي داوود در عالم تمثل بوده است . يعني مانند حالت خواب ، افرادي را اين چنين ديده و بينشان قضاوت فرموده است . روشن است كه عالم تمثل مانند عالم خواب محل تكليف نيست . ظرف تكليف تنها در عالم بيداري و عالم ماده ي است و در چنين عالمي هم حادثه ً فوق اتفاق نيافتاده است . پس خطاي او خطاي در عالم تمثل بوده كه گفتيم درآنجا تكليف نيست . آنگاه علامه اضافه مي نمايند كه استغفار و توبه آن عالم هم مانند خطاي در آن عالم و در خور آن است يعني هم چنانكه مثلا وقوع توبه از جانب آدم ( ع ) در زماني صورت گرفت كه هنوز وي در عالم بهشت بود گرچه ديگر آن موقعيت را نداشت ، داوود هم در همان عالم تمثل توبه و استغفار نمود و هر دو عالم جاي تكليف نمي باشد .بنابراين خطاي درتكليف اساسا صورت نگرفته است ، ( علامه طباطبايي ، ترجمه الميزان ، ج 1،ص 178 و ج 17، ص 306 ) ب - برخي نيز گفته اند : ناديده گرفتن پاسخ طرف ديگر گناهي نبود كه با عصمت انبيا مخالفت داشته باشد، بلكه راي داوود نوعي قضيه شرطيه و بر فرض صحت سخن شاكي بود و هر پرسشي را كه فردي طرح كند مي توان به صورت قضيه مشروط به آن پاسخ داد يعني گفته شود ( ( اگر آنچه مي گوييد درست باشد، پاسخ آن چنين است . شبيه اين مساله را در پاسخ به استفتايات مردم از سوي مراجع عظام تقليد به وفورمي توان يافت . گواه بر اينكه از داوود در اين جا گناهي سر نزده ، اين است كه قرآن او را پس از چنين داوري به داشتن مقام والا و سرانجام نيكو يادكرده ، و سپس فرمان مي دهد ميان مردم به عنوان خليفه ً خدا داوري كند، ( سبحاني ، جعفر، منشور جاويد، ج 12، ص 257 ) . ج - بعضي ديگر گفته اند : اساسا معناي عصمت اين نيست كه شخص معصوم وراي طبيعتي ويژه باشدغير از آن طبيعتي كه در همه مردم است . بلكه معناي آن اين است كه خداوندمعصوم را مورد لطف قرار داده و او را به حال خود رها نمي كند .از اين روهنگامي كه انساني با حسن ظاهر بخواهد او را خدعه كند خداوند او را به حقيقت قضيه راهنمايي مي كند پيش از آنكه در دام خدعه وارد گردد.داستان داوود هم اينگونه بوده است چرا كه دارنده يك گوسفند خواست با اسلوب خاصي شفقت و رحمت داوود را براي خود جلب بكند اما خداوندقبل از تنفيذ حكم حقيقت واقعه را براي وي الهام نمود و داوود در حكم خود استغفار كرد .استغفاري كه به نوعي عبادت و نشانه تواضع درپيشگاه خداوند محسوب مي شود، ( رجوع كنيد به : محمد جواد مغنيه ، الكاشف ، ج 6،ص 374 ) . د - برخي نيز گفته اند : تنها كاري كه از حضرت داوود سر زد يك ترك اولي بود و آن عجله در قضاوت بود، ولي نه عجله اي كه بر خلاف واجبات موازين قضا باشد .زيرا براي قاضي مستحب است حداكثر دقت رابه خرج دهد اگر حداكثر را رها كند و به حد متوسط و حداقل لازم قناعت كندترك اولي كرده است بنابراين حادثه ً فوق را مي توان بر ترك افضل واولي حمل كرد .چنين چيزي با عصمت تنافي ندارد، از همين رو با مقاماتي كه عصمت لازم آن است نيز مانند امامت و نبوت منافاتي ندارد، هر چنداجتناب ترك اولي مرتبه بالاتري از عصمت است كه شرط لازم نبوت وامامت نيست . افزون بر آن ، بهترين دليل براي اينكه از داوود در اينجاگناهي سر نزده جمله اي است كه در ذيل همين آيات آمده كه ترجمه آن اين است : او نزد ما تقدم و منزلت والايي دارد و آينده اي نيك . ( رجوع كنيد به : فخررازي ، مفاتيح الغيب ، ج 26، 194 - مكارم شيرازي ، پيام قرآن ، ج 7، ص 132 ) . 3- پاسخ بخش دوم هم اين است كه اساسا وقتي ثابت شد كه عمل انجام شده از طرف داوود گناه و خطايي نبوده است و مقام وموقعيتي كه قبلا داشته باز همچنان نزد خداوند تعالي محفوظ است ،معلوم مي شود كه علاوه بر مقام نبوت حتي مي تواند با درجه اي كه پيش خداوند دارد مقام امامت هم دارا باشد .به جهت اينكه اولا بر اساس گفته علامه طباطبايي آن واقعه جنبه ً امتحاني در عالم تمثل داشت و يك امرواقعي و پديده اي واقع در عالم ماده نبود و ثانيا با قطع نظر ازتوجيهاتي كه بيانشان گذشت داوود هنوز تنفيذ حكم نكرده بود و به اصطلاح جلسه دادرسي به مرحله اجرا حكم نرسيده بود كه به باطن قضيه پي برد .از اين رو مي توان گفت داوود از مرحله آزمون با پيروزي و موفقيت بيرون آمد و شايستگي خود را براي حكومت و حتي داوري نشان داد .نتيجه اينكه در واقع از داوود امر قبيحي سر نزده تا بحث بكنيم از اينكه آيا آن به مقام نبوت و امامت ضرري مي رساند يا نه ؟;

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.